سفارش تبلیغ
صبا ویژن


به یاد مرحوم حاج سید محمد کلانتری - شهر خوبان


درباره نویسنده
به یاد مرحوم حاج سید محمد کلانتری - شهر خوبان
سید حمید کلانتری
در بهار سال 1335 در همت آباد در 30کیلومتری یزد متولد شدم. حدود سه سالگی از یزد به تهران رفتیم. در آن سالها خیلی ها به دلیل خشک شدن قنات آبادی به تهران و اطراف مهاجرت کردند. دوران ابتدایی در میدان بروجردی زندگی می کردیم.وبعد به خیابان پیروزی و کوکاکولا رفتیم. در فعالیتهای فرهنگی،مذهبی مسجد مسلم ابن عقیل و مسجد حضرت محمد ( ص) که از مساجد فعال تهران و منطقه بودند،تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی مشارکت داشتم. بعد از دریافت دیپلم ریاضی در انشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی (ملی سابق) پذیرفته شدم. از همان سال اول جزء جمعی بودم که مجموعه فعالیت های مبارزاتی دانشگاه را برنامه ریزی و هدایت می کرد. در سال 56 ازدواج کردم ، حاصل ازدواج 4 فرزند( 2پسر و 2دختر ) می باشد. خدای مهربان را به خاطر داشتن همسرو فرزندانی خوب و همراه همیشه شاکرم. پس از انقلاب یک سال مدیر دبیرستان آذر شدم و از بهار سال 60 به جهاد سازندگی پیوستم. جهاد درسهای بسیار زیادی در امور مختلف به ویژه برنامه ریزی ، مدیریت کار با مردم به ویژه جامعه شریف روستایی نصیبم ساخت. دوسال و نیم معاون ستاد پشتیبانی و مهندسی جنگ و پس از پایان جنگ به عنوان معاون امور اجتماعی وزارت جهاد و بعد معاون ترویج و مشارکت مردمی انتخاب شدم. پس از 4سال ونیم خدمت در این مسئولیت به دلایلی 4سال از جهاد خارج شدم. 2سال به عنوان مشاور وزیر ارشاد و 2سال هم معاون پژوهشی دبیرخانه شوراهای جوانان. با انتخاب آقای خاتمی به عنوان رئیس جمهور در 2 خرداد 76 دوباره به جهاد برگشتم و به عنوان معاون وزیر و رئیس سازمان جنگلها مراتع کشور معین شدم. بعد از 4سال به دعوت دوستان و برادران یزدی و با تصویب دولت به عنوان استاندار یزد منصوب شدم. 4سال و 40 روز هم در این مسئولیت که فضای جدیدی از کار و تلاش در عرصه منطقه ای بود، در خدمت همشهریان خوب و عزیز یزدی فعالیت نمودم و فرصتی فراهم شد تا با نیازها ، استعدادها ، امکانات و محدودیت های توسعه استان از نزدیک آشنا شوم. پس از بازگشت به تهران طی دو سال گذشته به صورت تمام وقت و پاره وقت در دبیرخانه مجمع تشخیص ، به عنوان مسئول کمیته مدیریت و نظام اداری مشغول بوده ام و البته در کنار این موضوع در چند موسسه عام المنفعه و غیردولتی و یکی دو شرکت همکاری نموده ام و حال در خدمت شهرخوبان به عنوان کانونی برای اندیشیدن
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
یزد
انتخابات
مناسبت
دیدارها
پیامها
پاییز 1387
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
آذر 1387
دی 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
شهریور 1388
مهر 1388
آبان 1388
دی 88
بهمن 88
اسفند 88
فروردین 89
اردیبهشت 89
خرداد 89
تیر 89
مرداد 89
شهریور 89
آذر 89
آبان 89
مهر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
اردیبهشت 90
تیر 90
مرداد 90
مهر 90
شهریور 90
آذر 90
آبان 90
دی 90
خرداد 91
مهر 91
آذر 91
آبان 91
دی 91
بهمن 91
فروردین 92
اسفند 91
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
تیر 93
مرداد 93
اسفند 93
بهمن 93
فروردین 94
شهریور 94
فروردین 95
بهمن 94
اردیبهشت 95
تیر 95
آبان 95
آذر 95
اردیبهشت 96
تیر 96
آذر 96
دی 96
اسفند 96
شهریور 97
خرداد 97
اردیبهشت 98
تیر 98
شهریور 98
دی 98
بهمن 98
مرداد 99
مهر 99
آذر 99
دی 99
بهمن 99
اردیبهشت 0
تیر 0
خرداد 0
مرداد 0
شهریور 0
بهمن 0
دی 0
خرداد 1
مرداد 1
شهریور 1
خرداد 2
مرداد 2
اسفند 2
شهریور 3


لینک دوستان
یزدنا
یزد فردا
یزدآنلاین
سید محمد خاتمی
توان گستر
رستاق
شهرنیکان
بهارنو
وبلاگ فارسی
لیست وبلاگ ها
قالب وبلاگ
اخبار ایران
اخبار فاوا
تفریحات اینترنتی
تالارهای گفتگو
خرید اینترنتی
طراحی وب

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
به یاد مرحوم حاج سید محمد کلانتری - شهر خوبان

آمار بازدید
بازدید کل :348545
بازدید امروز : 83
 RSS 


الذین امنوا و عملوا الصالحات طوبی لهم و حسن مآب

در روز دوم محرم امسال پدر بزرگوارم مرحوم حاج سید محمد کلانتری به دیدار حق شتافت.
برحسب وظیفه شکرگزاری نعمت ها که خداوند بر عهده ما گذاشته است خالی از لطف نیست که به گوشه ای از خدمات و ویژگی های اخلاقی و رفتاری شادروان حاج سید محمد کلانتری بپردازیم؛ از این طریق یادش را گرامی و خوبی هایش را برای ترویج خوبی ها به همه دوستان و آشنایان یادآوری نماییم، باشد که مورد توجه و استفاده قرار گیرد.
سید محمد کلانتری در سال 1306 هجری شمسی در محله خرمشاه یزد به دنیا آمد. در اوان کودکی از نعمت پدر و در دوران جوانی از نعمت وجود مادری مهربان و رنج دیده محروم گشت. علیرغم اینکه از خانواده ای اصیل و نسبتاً برخوردار بود ولی شرایطی که در آن واقع و با آن بزرگ شده بود سرشار از رنج و سختی و محرومیت بود. شرایط دشوار زندگی از او انسانی خود ساخته، پرتلاش، صبور و مقاوم ساخت. او از سنین کودکی با رنج و سختی به کارهای مختلف مشغول شد و خرج زندگی خود و مادرش را تامین می نمود. پدر از دوران کودکی و نوجوانی اش جز رنج و سختی و زحمت خاطره ای به یاد نداشت یا ذکر نمی نمود، تا اینکه با تلاش و پشتکار فراوان در اوایل شکل گیری زندگی مشترکشان و ازدواج با همسری فهیم، متدین و همراه از خانواده ای نجیب و از سادات اصیل قدری در موقعیت زندگی بهتری قرار می گیرد و پس از چند سال کار بنایی و ساخت و ساز با معماری سنتی به عنوان بنایی توانمند و متعهد به تهران مهاجرت نمود و این مهاجرت وضعیت زندگی اش را قدری بهبود بخشید و از حاصل درآمد سال های اولیه کار و تلاش خود در سال های 43و44 به پیشنهاد بعضی از اقوام و نزدیکان برای احداث و حفر یک حلقه چاه عمیق و تجهیز آن به موتور آب در منطقه خشک و تفتیده همت آباد که از نعمت آب جاری قنات محروم گشته بود و روستا نشینان اجباراً روی به مهاجرت آورده بودند، همت گماشت و البته این اقدام موجب اتفاقات زیادی در زندگی اش شد و هر چند که کار بزرگ او موجب خیر و برکت و  توسعه و آبادی منطقه و موطن وی شد، اما برای خودش جز رنج و سختی دست آوردی به همراه نداشت و بدون شک اگر نیت خیرخواهانه و توجه ویژه ی او به کارهای عام المنفعه به منظور خدمت به دیگران نبود و نگاهی مادی و تفع طلبی شخصی را دنبال می نمود بسیاری از کارهای پر درآمد مطمئن و بی دردسر، پیش رویش باز بود که می توانست به آنها بپردازد ولی چنین نکرد و بخش زیادی از توان و امکانات خود را مصروف این فعالیت که مشکلات زیادی به دنبال داشت، نمود. همچنین در شرایطی که بسیاری از روستاها از نعمت برق و روشنایی محروم بودند با تلاش و همت آن مرحوم موتور ژنراتور برقی فراهم و در سال های دهه 50 مردم محل از نعمت نور و روشنایی برخوردار شدند.

 

 خدمات و تلاش های فراوان او در کارهای عمرانی و ساختمانی در شرکت آپارتمان سازی شرق در منطقه ی نیروهوایی سابق کوکاکولا و پیروزی و احداث یک کانال بزرگ انتقال آب  با بدنه سازی رودخانه ای که خیابان های پیروزی و خاوران فعلی به طول تقریبی 6 کیلومتر را به هم متصل می ساخت، نشانی از قدرت مدیریت و توانمندی بالای او در عمران و ساخت و ساز بود.
از جمله خدمات ماندگار آن عزیز، ایجاد ظرفیت های شغلی و کارآفرینی برای جوانان فامیل و آشنایان بود. بسیاری از افراد از همکاری با او رشد نمودند و به شرایط کاری و اقتصادی برجسته رساندند. جوانان متعددی از فامیل که از حداقل امکانات برخوردار نبودند، با حمایت و پشتیبانی ایشان شغلی یافتند و وضع زندگی اشان رونق گرفت و امروز خود مشغول کارهای موثر اقتصادی هستند. اما آنچه از ویژگی های برجسته اخلاقی و رفتاری او آموخته ایم شرح است:
حاج سید محمد انسانی ساده، صمیمی، بی ریا، صادق و صریح بود. همه بر صدق و صفای باطن او گواهی می دهند. هیچ کدام از نزدیکان هیچگاه دروغی از او نشنیده بودند. نشاط و شادابی اش را از کار و تلاش و فعالیت حاصل می نمود. تظاهر و ریا در زندگی اش وجود نداشت و از تملق و تمجید های نابجا بیزار بود.
سید محمد کلانتری هرچند سواد مدرسه ای نداشت ولی انسانی فهیم و روشن فکر و صاحب اندیشه های بلند بود. گاهی آن چنان در اسرار خلقت و راز و رمزهای آفرینش عمیق می شد و سوالاتی را مطرح می ساخت که گویی در این زمینه صاحب اطلاعات خاصی است. از ویژگی های برجسته ی او، دست و دلبازی و روحیه ی کریمانه ی او بود. برای مهمان هر چه در خانه داشت با لطف و صفا و با کمال بی ریایی در طبق اخلاص می گذاشت. در هدیه دادن و کمک به دیگران بلند طبع و سخاوتمند بود. انصاف در کلیه امور وجه بارزی از شخصیت او بود به گونه ای که در هر معامله ای نه تنها به منافع طرف مقابل توحه داشت بلکه سعی داشت طرف مقابل نفع بیشتر و او سود کمتری ببرد و همیشه به رضایت کامل طرفش حساس بود و اعتقاد داشت که باید در هر کاری به دیگران خیر برسد که حاصل این کار خیر رساندن به خود خواهد بود.
در  رفع مشکلات و گره گشایی از کار مردم پیشقدم بود و از این جهت پشتوانه و ملجایی برای فامیل و نزدیکان بود نوع مردم قضاوت او را به عنوان فردی منصف، عادلانه و بدون غرض می دانستند.به کسب رزق حلال بسیار معتقد بود. با جرات می گفت در طول عمرم ذره ای از مال حرام  در زندگی وارد نشده است، اهل حساب و کتاب و بسیار خوش قول بود و حرفش سند بود و قولش برای دیگران امضا.در معاشرت با دیگران بسیار سنجیده عمل می کرد به گونه ای که با هر کس متناسب با شرایط روحیاتش تعامل داشت و به همین دلیل به راحتی به ساده ترین افراد تا موثرترین اقشار اجتماعی تا پیرمرد و کودک ارتباط برقرار می کرد.
از جمله مطالعات ثابت و جاری آن مرحوم خواندن منظم ترجمه قرآن بود و از جمله تاکیدات مکررش توجه به نماز و نماز اول وقت بود. از هر فرصتی نکاتی را به فرزندان و نزدیکان تذکر می داد به ویژه به مرگ و رفتن توجه داشت، و آرزو داشت که هرگز در زندگی افتاده نشود و اسباب رنجی و زحمتی برای دیگران نباشد، و بحمدالله چنین هم شد و چه حیات پربرکت و باعزتی و چه رفتن آرام و زیبایی.
 روحش شاد و درجوارقرب الهی در آرامش ابدی زندگی اش همیشه شادان. عاش سعیدا و مات سعیدا

 



نویسنده : سید حمید کلانتری » ساعت 3:41 عصر روز سه شنبه 88 دی 15